عبور چهارصدو هشتادو هفتم

ساخت وبلاگ

بنام ِ...

چند روزنوشت از کانال تلگرام سال 96

زندگی جاده ای ست که پا در آن میگذاری ، نه میانبری ست نه راه فرعی
ناچاری آنرا با تمام پیشامدهایش بگذارنی
خوب یا بد مسافر این راهیم ، تنها کاری که از دستمان بر می آید لذت بردن ازاین سفرست
حتی با سختی هایش ... و حظ ِمنظره ها ومسیری که باید آنرا طی کنی
*
بطور معمول آنچه داریم یا میتوانیم انجام دهیم ازحیطه ی آگاهی مان میگریزد و هم و غممان میشود "آنچه نداریم یا نمیتوانیم بکنیم.."و دلواپسی ِنداشته هاآنچه شدید میشود که آنچه داریم را کوچک جلوه میدهد
امروز به داشته هایمان فکرکنیم و به ارج و ارزش وجودشان قدرشناس باشیم

19فروردین

**
دقت کرده اید همیشه منتظریم کسی بیاید حالمان را خوب کند، یا اتفاقی بیفتد تا شادشویم ... اما یادمان میرود آنچه حال مارا خوب میکند ، نگاه مان و ذهن مان ست ... اگر ذهن مان را معطوف به عشق ، رهایی و احساس خوب نکنیم هزار نفرهم داشته باشیم یا تمام چیزهای دلخواه مان را، باز حالمان بد ست.. ذهن که فکرمان را زیباکنیم ، حال خوش هم خواهد آمد ..

21فروردین

**

جانا جان

"هر پنجره خود

راوی ِیک حس لطیف ست

رو به روی باد

غرق ِمنظره ایی رویایی

و  فراوانی یک عطش ِبارانی

یک پنجره بگشا

رو به هیاهوی دلی بی تاب

رو به افق هایی روشن

رو به یک دلدادگی ِپیدا

یک پنجره باش

بر دیوار ِدلم

بر طاق ِفرو ریخته از دلتنگی

برسکوت ِتارم

و دراین بن بست ِتخدیر ِسکون

صد پنجره باش

و بهاری که تمامن آبی ست..."
24 فروردین

**

جمعه ها روز ِآرامش ست ..
روز چای دم کشیده با نان از تنور آمده
خوابهای تا ظهر نم نم رسیده

جمعه روز دورهمی های ِعاشقانه ست
 روز لبخندهای از ته دل
روز آغوش و بوسه و باهم گفتن ست
جمعه روز پرسه های ِسرخوشانه
احوال پرسی با درخت های شهر ست
جمعه زیباست مثل صندلی ِلب ایوان
رو به یک منظره بنشینی و
پوران و بنان گوش کنی ...

25 فروردین
**

حال ِشهر شما چطورست؟
هنوز صبحهایش پرمیشود از صدای پرنده ها؟
دیروز در احوالپرسی با درختی صدای یک پرنده می آمد
میگفت : کو کو ... کو کو....
شهرمن اگرچه دارد از شدت شلوغی منفجر میشود
اما هنوز به یمن درختان ِپر پرنده اش
حالش خوب ست ..
نبض شهرتان را بگیرید ... تند میزند یا کند؟
لبخند و بوسه و بادبادک های آبی
در هوایش منتشر کنید ...بهار هوای عاشقی خوشتر ست ..
*
میدانید دوست داشتن ِاصیل چیست؟
یکی از وجوهش ،وقتی ست که به مصلحت و حرمت محبوب از او درگذری
 به خواستش احترام بگذاری و کمک کنی تا آرام ازتو عبور کند و به آنچه لیاقت ِبیشتری داردبرسد
گاهی این مرزها قابل تشخیص ست اگر از مرز خودخواهی مان عبور کرده باشیم
واین میشود که به دوست داشتن اصیل دست یافته ایم ..
کمی فکرکنید آیا شما به این اصالت رسیده اید؟

26 فروردین
**

کلمه کیمیای عجیبی دارد
هم میتواند سرشار از زندگی و انرژی و عشق باشد
هم اندوه و مردگی و رخوت ..
هم میتواند بوی عطر ِیاس بدهد هم یأس
هم آفریننده است هم جان ستان
اصلا همین سلام ،می بینید چقدر نیرودهنده ست؟
خصوصا آنکه از سمت کسی باشد که هر سلامش دلت را گرم میکند
شوق میباراند و دلت میخواهد سلامش را ببوسی ...
سلام یعنی حواسم هست به بودنت و قدر ِحضورت..
یعنی با هزار فرسنگ فاصله ، یادت هستم ..
"سلام دوست من " ... " سلام مخاطب ِدوست داشتنی "...

*
  "پوچی "
وقتی تناسبی میان خواسته و موقعیت موجود با هدف ،نباشد احساس پوچی شکل میگیرد
گاهی میشود پیش از هدف گذاری موقعیت و امکانات موجود را سنجید
پس بیایید تاجای ممکن هدفهای ِرویایی نسازیم ، یک سر تمام این بی تناسبی ها، احساس تلخ پوچی ست ..

27 فروردین


متن نوشت کانال شعر ها و نوشته های نیلوفرثانی
https://t.me/niloofarsanipoem

حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 54 تاريخ : يکشنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:49