عبور چهارصدو و شصت و پنجم

ساخت وبلاگ

بنام ..

"از جلو نظام ..."

وقت مدرسه ، سر صف ، یادتان می آید؟
دستمان را میگذاشتیم روی شانه ی نفرجلویی
یعنی من هستم رفیق
یعنی فاصله ام از تو قد ِیک دست ست
قد ِآنکه اگر برگردی درست روبروی هم میشویم
و لبخند میزنیم که آی حواست هست چقدر رفیقم؟..
از جلو نظام
یعنی من پشتت هستم رفیق
یعنی دوستی به عقب و جلو بودن نیست
به  فاصله ای ست که دورترینش ،قد یک دست ست
آنقدر که هنوزم هم دستم به شانه ات میرسد
دوست اگر دوست باشد
هرکجای دنیا باشد
اندازه  یک دست ،دورمیشود ..  
وهمیشه روی شانه اش
جای ِ"دست رفاقت "را حس میکند..
یادش بخیر
کاش بازهم سرصف می ایستادیم وُ
تمرین رفاقت میکردیم ،تمرین ِ"ازجلو نظام ...."..

"رفیق هایمان را فراموش نکنیم"

نیلوفرثانی
23 اسفند 95



متن نوشت کانال
کانال شعر ها و نوشته های نیلوفرثانی
https://t.me/niloofarsanipoem

حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 23:36