بنام ِ..
تو از جهان دیگری...
حالا که آمدی
۶و ۴۴ دقیقه ی عصر
زنی دوباره بالغ میشود
دوباره گل می افتد گونه هایش
قدمیکشد از اعماق
و بدست مهرنواز کلمه ها
سیراب موج و دریا
سرمه می کشد چشمهایش
نفس میزند در رگهایش
وبرعقوبت عصیان ِجاماندگی
در دقایق رفته بی عطرتو
بست نشین ِصحن تو میشود
در ۶و۴۴ دقیقه ی عصر
وقتی آمدی
آن همیشه بودنت را
از انتهایی ترین حفره ی جانم
بیرون کشیدی
و یادم دادی
هرنفس
هرباره حلول درتوست
وازخود بیخودی
سهم ِتمام ِدقایق ِبعداز
شش و چهل وچهار دقیقه ی عصر
تاابد...
نیلوفرثانی
٣٠فروردین٩۶
پ.ن: بعضی آدمها حضورشان ماندگار ست حتی اگر کوتاه باشد ..
برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 30